جدول جو
جدول جو

معنی چرم جرب - جستجوی لغت در جدول جو

چرم جرب
جوراب پشمی ساق بلند مخصوص پای افزار چرمی ۲افزار چرمی
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(چَ چَ)
کنایه از لطف گفتار و نازکی رفتار. کنایه از رفتار و گفتاری نرم و فریبنده، بطور مهربانی و چاپلوسی در اظهار محبت:
اندرآمد مرد با زن چرب چرب
گنده پیر از خانه بیرون شد به ترب.
رودکی
لغت نامه دهخدا
(چَ مِ گُ)
پوست گرگ، طبل بزرگ و نقاره. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(چِ رَچِ رَ)
نوعی بازی الک دولک. قسمی بازی
لغت نامه دهخدا
(چَ خِ جَرر / جَ)
چرخ دولاب. دولابی که دلوهای متعدد دارد:
بود راست چون کوزۀ چرخ جر
تهی شد یکی پر شود ده دگر.
نزاری قهستانی.
رجوع به چرخ دولاب شود
لغت نامه دهخدا
قالب جوراب پشمی ساق بلند
فرهنگ گویش مازندرانی